مانند کودک. کودکانه: میان خاک چه بازی سفال، کودک وار سرای خاک به خاکی بباز مردآسا. خاقانی. مرکب از چوب کرده کودک وار پس به دروازۀ هلاک شده. خاقانی. و رجوع به کودک و کودکانه شود
مانند کودک. کودکانه: میان خاک چه بازی سفال، کودک وار سرای خاک به خاکی بباز مردآسا. خاقانی. مرکب از چوب کرده کودک وار پس به دروازۀ هلاک شده. خاقانی. و رجوع به کودک و کودکانه شود
کودک سرشت. (فرهنگ فارسی معین). کودک مزاج. کودک مشرب: در کاسۀ لذت شکنان چشمۀ زهرم در کاسۀ کودک منشان جرعۀ شیرم. عرفی (از آنندراج). و رجوع به کودک سرشت و کودک مزاج شود
کودک سرشت. (فرهنگ فارسی معین). کودک مزاج. کودک مشرب: در کاسۀ لذت شکنان چشمۀ زهرم در کاسۀ کودک منشان جرعۀ شیرم. عرفی (از آنندراج). و رجوع به کودک سرشت و کودک مزاج شود